پرواز از حاج عمران: زندگینامه شهید حسین پیرامی این کتاب، که توسط غلامرضا خسروی نوشته شده، بخشی از مجموعهای بزرگتر (بالغ بر ۱۳۰ عنوان کتاب) است که توسط مدیریت منابع انسانی سپاه در دوران دفاع مقدس تهیه و تدوین شده است. هدف این مجموعه، معرفی فرهنگ ایثار و ترویج روحیه جهاد است و بر خاطرات […]
پرواز از حاج عمران: زندگینامه شهید حسین پیرامی
این کتاب، که توسط غلامرضا خسروی نوشته شده، بخشی از مجموعهای بزرگتر (بالغ بر ۱۳۰ عنوان کتاب) است که توسط مدیریت منابع انسانی سپاه در دوران دفاع مقدس تهیه و تدوین شده است. هدف این مجموعه، معرفی فرهنگ ایثار و ترویج روحیه جهاد است و بر خاطرات دوران دفاع مقدس بهعنوان «ثروت ملی» و «انفاق بزرگ معنوی» تأکید دارد. نویسندگانی که در این عرصه فعالیت میکنند، واسطه «رزق معنوی و الهی» برای کشور دانسته شدهاند. این مجموعه به شهدای مدیریت منابع انسانی سپاه میپردازد؛ کسانی که در زمینههایی چون جذب، گزینش، برنامهریزی برای شناسایی و ارزیابی استعدادها، سازماندهی نیروها، زمینهسازی برای رشد رزمندگان، و رسیدگی به امور جانبازان و خانوادههای شهدا نقش کلیدی ایفا کردهاند. این شهدا، هم در پشت جبهه و هم در میدان نبرد، حماسه آفریدهاند.
کتاب پرواز از حاج عمران به معرفی زندگی سردار شهید حسین پیرامی اختصاص دارد. شهید پیرامی در اول محرم سال ۱۳۴۱ در نهبندان متولد شد و بهدلیل همزمانی تولدش با این روز و نیز نوای صلات مسجد عاشوراخانه، نام «حسین» برای او انتخاب شد. او در خانوادهای متدین و پایبند به اصول اخلاقی و دینی رشد کرد؛ خانوادهای که میزبان مجالس وعظ و روضهخوانی بود. از کودکی علاقه فراوانی به نماز خواندن داشت و بیشتر وقت خود را در مسجد میگذراند. تحصیلات ابتدایی را در نهبندان، و دوره راهنمایی و دبیرستان را در زابل گذراند و در رشته فنی اتومکانیک دیپلم گرفت.
پس از تعطیلی دانشگاهها به دلیل انقلاب فرهنگی، حسین پیرامی با بینشی انقلابی و اشتیاق حضور در جبهه، تصمیم گرفت به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در زاهدان بپیوندد. او پیوستن به سپاه و حضور در جبههها را پاسخی به عطش خدمت انقلابی خود میدانست. پس از گذراندن دورههای سخت نظامی و با ارادهای پولادین و توکل به خدا، سختیها را پشت سر گذاشت. ابتدا در یکی از سختترین مناطق امنیتی و اقلیمی استان، یعنی ایرانشهر و سد پیشین، به مأموریت اعزام شد. اما به دلیل ابتلا به بیماری مالاریا به سپاه بیرجند منتقل شد و در واحد گزینش و جذب نیرو مشغول به کار شد.
شهید پیرامی در سپاه بیرجند مدیری شناختهشده بود که با اخلاص، انضباط کاری، معرفت، اخلاق نیکو، وجدان اسلامی، خضوع، خداترسی و مهربانی شناخته میشد. او فردی مؤدب و قاطع در محیط کار، و در جمع دوستان، شوخطبع بود. جایگاه معنوی و معرفتی بالایی داشت و سعی میکرد روابطی محبتآمیز و برادرانه با پرسنل برقرار کند. او به سپاه و رهبری وفادار بود و بر رعایت دقیق ضوابط و مقررات گزینش تأکید داشت؛ چراکه معتقد بود هرگونه انحراف در این مسیر میتواند پیامدهای خطرناکی به دنبال داشته باشد.
از ویژگیهای برجسته اخلاقی او میتوان به احترام عمیق به پدر و مادر، دقت در رعایت حقوق دیگران، تکریم اربابرجوع، پرهیز از پذیرش مسئولیتهای مدیریتی برای ماندن در جبهه، انجام کارهای نیک بهصورت مخفیانه و بدون ریا، تلاش شبانهروزی، پیشقدمی در امور، صمیمیت با نیروهای تحت امر، بیتوجهی به مادیات، و رعایت کامل بیتالمال اشاره کرد. او عارفی خلوتنشین و اهل نماز شب بود؛ فردی شجاع، ولایتمدار و مطیع محض فرامین رهبری. به طبقات محروم و عاشقان ولایت ارادت داشت و از منافقان نفرت. همچنین از هوش و ذکاوت بالایی برخوردار بود و سخنانش برای اطرافیان، شنیدنی و آموزنده بود.
علاقه وافر و عمیق شهید پیرامی به حضور در جبههها، او را به یکی از رزمندگان فعال تبدیل کرده بود. مسئولیتهای اداری را مانعی برای حضور در جبهه میدانست و از هر فرصتی برای اعزام استفاده میکرد. در عملیاتهای مهمی چون فتح بستان، فتحالمبین، رمضان، والفجر ۴، والفجر ۹ و کربلای ۲ حضور داشت. در جبهه مسئولیتهایی چون دستیار گردان و معاون گردان امام علی (ع) در تیپ ویژه شهدا را بر عهده داشت و بهواسطه شجاعت، استعداد و دانش نظامیاش شناخته میشد. شجاعتش در میدان نبرد، بهویژه در شرایط سخت و در شناسایی مناطق عملیاتی، باورنکردنی توصیف شده است. او چندین بار در جبهه مجروح شد، اما حتی مجروحیت نیز مانع بازگشت او به خط مقدم نمیشد. اعتقاد راسخ داشت که «جبهه دانشگاه انسانسازی است».
شهید حسین پیرامی سرانجام در منطقه حاج عمران به آرزوی دیرینه خود، یعنی شهادت، نائل آمد. شب شهادتش، در حالی که مهماتش به پایان رسیده بود، با پرتاب سنگ به مقابله با دشمن بعثی پرداخت تا یارانش بتوانند عقبنشینی کنند. در این مقاومت، از ناحیه شکم مجروح و شهید شد. پیکر مطهرش بیش از یک سال در زیر برفهای قله باقی ماند. پس از بازگشت، پیکرش با صورتی نورانی و لبخندی بر لب مشاهده شد و در زادگاهش، نهبندان، به خاک سپرده شد. مراسم شهادتش در همان سالنی برگزار شد که خود برای مراسم دامادیاش ساخته بود.
این کتاب تلاش دارد با استفاده از اطلاعات، اسناد و خاطرات همرزمان و خانواده شهید، ابعاد مختلف زندگی این شهید گرانقدر را معرفی کند و شیوه و سلوک او را الگویی برای نسل امروز قرار دهد. مطالعه زندگی شهدا میتواند پاسخی برای بسیاری از پرسشها و شبهات ذهن جوانان باشد.
Tuesday, 10 June , 2025